اي كاش تعطيل نميشد
به گمانم 1373 بود؛ در بنياد انديشه اسلامي و در مؤسسه انتشارات بينالمللي زمزم مشغول بودم، از طريق همكاران بزرگوارم محمدرضا زائري، مسعود شجاعي طباطبايي، سيد محمد سادات اخوي، سپيده خليلي و... از تولد «نيستان» مطلع شدم و پيش از انتشار شماره اول به جمع همكاران نيستان پيوستم و حالا بايد اعتراف كنم شايد انگيزه اصليام از اين كار ارتباط با سيد مهدي شجاعي بود. در نيستان هر كاري را كه از دستم برميآمد، با ميل و رغبت انجام ميدادم. مصاحبه، گزارش، معرفي كتاب، مقاله، نقد فيلم و... . مدتي بعد اين افتخار نصيبم شد كه در كنار استادانم سيد مهدي شجاعي، يونس شكرخواه و فريدون صديقي و برادرانم محمدرضا زائري، عليرضا معزي و بهزاد بهزادپور شوراي هفتگي نيستان را شكل دهيم.