کتاب دینی به زندگینامه نویسی محدود شده است
شاید فکر کنید، با تعداد زیادی از کتاب های دینی و مذهبی که برای کودکان و نوجوانان نوشته می شود، از این نظر مشکلی نداریم اما سیدعلی کاشفی خوانساری ناشر و نویسنده کودک و نوجوان معتقد است در این حوزه کتاب هایی درباره اصول دین و نیز وضعیت اسلام و مسلمانان نوشته نشده یا خیلی کم نوشته شده است
فرهنگ روزنامه قدس- خدیجه زمانیان: در حال حاضر بسیاری از داستانهایی که با مضامین دینی و مذهبی وارد بازار کتاب میشوند، آثاری هستند که برای مخاطب کودک و نوجوان نوشته میشوند. ناشرانی که کتابهای کودک و نوجوان را منتشر میکنند، تلاش مینمایند آثاری با مضامین مذهبی را وارد بازار کتاب کنند چون معمولاً خانوادهها در سنین کودکی فرزندانشان دست به انتخاب کتاب برای آنها میزنند و با توجه به باورهای مذهبی، کتابهایی با بنمایههای مذهبی و دینی را انتخاب میکنند.
این در حالی است که بسیاری از کارشناسان حوزه کودک و نوجوان معتقدند نباید اصرار داشته باشیم در ادبیات کودک و نوجوان حتماً از مؤلفههای مستقیم مذهبی استفاده شود بلکه باید در این سنین برای کودکان از طبیعت، عشق، صمیمت و محبت به والدین، عشق به انسانها و امید به آینده زیبا سخن گفت.
سیدعلی کاشفی خوانساری متولد 1350 است. وی تا کنون دهها جلد کتاب برای کودک و نوجوان چاپ و مقالات بسیاری در این حوزه منتشر کرده است.
«تاریخ ادبیات دینی کودک و نوجوان» نوشته این نویسنده تا به حال به چندین به چاپ رسیده است. در این اثر، کتابهای اسلامی برای مخاطبان کودک و نوجوان در ایران بررسی گشته است.
در حال حاضر بسیاری از داستانهای مذهبیای که منتشر میشوند مربوط گروه سنی کودک و نوجوان هستند. وضعیت انتشار آثار دینی کودک و نوجوان در کشور ما به چه صورت است؟
انتشار این آثار از نظر کمّی شرایط خوبی دارد اما به لحاظ کیفی باید آسیبشناسی جدی شوند چون این آثار با مشکلاتی روبهرو هستند.
آثار دینی کودک و نوجوانی که در کشور ما منتشر میشوند، از چند جنبه نیازمند تغییر و اصلاح هستند. تغییر موضوعی این آثار مهمترین مسأله است. امروزه اکثر کتابهای دینی کودک و نوجوانی که منتشر میشوند یا به قصههای پیامبران(ص) میپردازند و یا به زندگی چهارده معصوم(ع).
با توجه به اینکه میدانیم دین مفهومی فراتر و کلیتر از زندگینامههاست اما تعداد کتابهایی که درباره اصول دین و اعتقادات منتشر میشود، بسیار اندک است. شما کمتر کتابی را در حوزه کودک میتوانید پیدا کنید که با محتوایی مثل توحید، نبوت، عدل یا معاد نوشته شده باشد. حتی آثاری که در حوزه فروع دین هم منتشر میشوند با ضعفها و خلأهای جدی موضوعی مواجه هستند. صرفنظر از موضوعاتی همچون نماز، روزه و حجاب تقریباً راجع به سایر فروع دین و احکام و مناسک شرعی کتابی نوشته نشده که با جنبههایی استدلالی، مفاهیم اینچنینی را برای کودکان بیان کند و آنها را با ابعاد مختلف دین آشنا سازد.
حتی راجع به قرآن که اصلیترین کتاب ماست نیز وضعیت اینگونه است. صرفنظر از قصههای قرآن، راجع به سایر مفاهیم قرآنی، نگرش به جهان هستی و تعامل بچهها با خداوند، دنیا و آدمهای اطرافشان کمتر کتابی منتشر شده است.
همینطور در حوزه فرهنگ و سبک زندگی اسلامی و در حوزه تمدن اسلامی که شامل پیشرفتها، تأثیرگذاری تمدنها، آثار هنری و معماری و ادبی جهان اسلام تقریباً بچههای ما شناختی از وضعیت امروز جهان اسلام، مسلمانان، تنوع و پراکندگی و افتخارات و مشکلات آنها ندارند.
این آثار به لحاظ تکنیکی چه شرایطی دارند؟
به دلایل مختلف میانگین نمره تکنیکی و ارزشهای هنری کتابهای دینی کودک و نوجوان از میانگین نمره کیفی و هنری سایر کتابها پایینتر است. این امر دلایل مختلفی دارد. بخشی از این دلایل به وزارت ارشاد برمیگردد زیرا درباره مجوز این کتابها به خاطر محتوایی که دارند، سختگیری کمتری صورت میگیرد و از این میان، آثار کمارزش بهراحتی مجوز میگیرند.
مسأله بعدی نگاه اقتصادی ناشران است که با اتکا به اعتقادات دینی مردم، آثار کمارزشی را چاپ میکنند. این آثار از جنبههای زیباشناسانه و ارزشهای ادبی و هنری خالی هستند و فقط با اتکا به اعتماد مردم به عناوین دینی فروخته می شوند. در بسیاری از این کتابها غلطهای تاریخی و اعتقادی دیده میشود. این دست آثار دارای پشتوانههای پژوهشی بر اساس متون معتبر نیستند و نویسندگان آنها را با توجه به شنیدههای خودشان در پای منبرها و روضهخوانیها نوشتهاند و یا به سراغ کتابهای معاصر و غیرمعتبر رفتهاند. به همین دلیل جنبههای پژوهشی و پشتوانه علمی این کتابها نیازمند دقت بیشتری است.
به نظر شما آموزش مستقیم مسایل دینی از طریق کتاب به مخاطب کودک و نوجوان نتیجهبخش است؟
کتاب و ادبیات کودک تعریف روشنی دارد. ادبیات کودک به مجموعههای غیردرسی کودکان اطلاق می شود. این خواندنیهای غیردرسی که با سرگرمی و لذت باید خوانده شود، در دنیا به 2 دسته تقسیم می شود؛ فیکشن و نانفیکشن.
متأسفانه در کشور ما بخش زیادی از کتابها در قالب شعر و داستان عرضه میشوند ولی از جنبههای هنری، ابداع، خلاقیت و خیالانگیزی که لازمه یک اثر ادبی است، خالی هستند. نیمی از کتابهای کودک دنیا در قالب نانفیکشن عرضه میشود. این دسته شامل کتابهایی خواندنی با موضوعاتی مثل اطلاعات عمومی، فرهنگنامه، تاریخ و سفرنامه هستند که اطلاعات مورد نیاز در حوزههایی مثل پیشرفتهای علمی، تاریخ، جغرافیا، مردمشناسی و امثال اینها را در اختیار بچهها قرار میدهند.
برای تولید و عرضه کتابهایی ارزشمند، بهتر نیست بین طلاب و نویسندگان همگرایی ایجاد شود؟
این یک بحث بینرشتهای است. نویسنده کودکی که ادبیات کودک را نشناسد و با ظرافتهای نگارش این حوزه آشنا نباشد طبیعتاً نمیتواند برای این مخاطب مطلب خوبی را بنویسد.
از طرفی دیگر، طلبهای که حوزه نگارش خود یعنی دین را نشناسد نیز نمیتواند اثری مناسب بنویسد. پس نه فقط نویسندهبودن برای این نوشتن یک اثر دینی خوب کافی است و نه طلبه و عالم دینی بودن. اگر بحثهایی بین این 2 گروه ایجاد شود و جلسات مشترک و کارگاههای آموزشی برگزار گردد، میتواند منجر به خلق آثار دینی خوبی شود.
با توجه به تغییر سبک زندگی امروز، چه چیزهایی در آثار کودک و نوجوان باید تغییر کند تا آثار دینی، مورد پسند کودکان و نوجوانان امروز باشد؟
قطعاً هدف همه این کارها پسندیدهشدن و خواندهشدن توسط مخاطب است لذا مخاطبپژوهی ضروریترین کار در حوزه کودک و نوجوان است. چون با توجه به مخاطبشناسیهایی که صورت میگیرد، تحولات این حوزه هم شناسایی میشود و مشخص میگردد که تغییر سبک زندگی کودک و نوجوان امروز، نویسندهای بهروز را میطلبد که مخاطبش را بشناسد. برای رسیدن به این شناخت هم ارتباط نزدیک نویسندگان و بچهها الزامی است. یعنی باید جلسات کتابخوانی و قصهخوانی و حضور در مدارس بهصورت مستمر انجام شود و بازخورد این دیدارها بررسی گردد.
با اینکه بهتازگی چنین جریانی شکل گرفته و نویسندهها به مدارس دعوت میشوند و آثارشان توسط دانشآموزان نقد میگردد اما هنوز تا ایجاد یک ارتباط واقعی و مستمر بین پدیدآورنده و خواننده فاصله زیادی وجود دارد.
+ نوشته شده در ۱۳۹۵/۱۰/۲۸ ساعت توسط سید علی کاشفی خوانساری
|