تشکلهای حوزه نشر با اهداف سیاسی شکل گرفته اند
اقتصاد فعلی قلم در ایران به طور عمده اقتصاد دولتی است که پیرامونش کار صنفی تعریف نشده؛ در حالی که اگر کار نویسندگی در ایران تعریف شده وصاحب چرخه اقتصادی بود و بازده داشت، روی آن سرمایهگذاری انجام میشد وامید میرفت کار صنفی به معنای واقعی و درست کلمه پیرامون آن انجام شود.
اتحادیههای مشترک
یک کارشناس حوزه نشر دراین خصوص میگوید: هنوز شغلی با عنوان نویسندگی نداریم. نویسندگی در ایران ذیل ایدئولوژی شکل گرفته است.اولین تشکلهایی که در ایران شکل گرفته با اهداف سیاسی بوده ،اولین انجمنهای روزنامه نگاران با اتفاقات سیاسی شکل گرفته ،اولین کنگره نویسندگان ایران توسط حزب توده برگزار شده است ،کانون نویسندگانی که برخی معتقدند تعطیل شده وبرخی معتقدند این گردهماییها که به نوعی ایدئولوژی بوده و همچنان ادامه دارد، همه حول محور ایدئولوژی وبا اهداف سیاسی شکل گرفتهاند! بنابراین باید بپذیریم نویسندگی حتی از ایدئولوژی هم فراتر است.
سید علی کاشفی خوانساری ادامه میدهد: من میپذیرم ایدئولوژی در زندگی کاری من به عنوان یک نویسنده بیش از ایدئولوژی در زندگی کاری یک دامپزشک یا یک کشاورزتاثیر دارد، اما این را نمیپذیرم که ما هیچ حرف مشترکی با سایر نویسندگان نداریم .
به اعتقاد وی ما باید در کشور اتحادیهای مشترک برای نویسندگان، ناشران و کتابفروشان داشته باشیم و پس از آن نیز اشکالی ندارد که یک انجمن اسلامی، انجمن ناشران ونویسندگان دفاع مقدس، انجمن ناشران قرآنی وانجمن ناشران ونویسندگان ورزشی و انجمن ناشران کتابهای موسیقی نیزداشته باشیم، اما داشتن یک سندیکای مشترک ضروری است تا ناشران، نویسندگان وکتابفروشان بتوانند باهم در کمال احترام صحبت کنند، چرا که منافع مشترکی دارند که ناگزیرند کنار یکدیگر به آنها بپردازند.
تعداد نامتناسب ناشران وکتابفروشان
وی در خصوص وضعیت نامطلوب فروش کتاب در کشور نیز میافزاید: مهمترین معضل ما در این زمینه این است که نقطه فروش نداریم، باید بپذیریم کتاب یک کالاست وتولید کتاب یک تجارت محسوب میشود وهر تجارتی نیازمند ویترین فروش است؛ بنابراین وقتی که نقطه فروش یا همان ویترین کتاب در جامعه کم باشد، چرخهای معیوب ایجاد خواهد شد. از طرفی دیگر نظام شهرسازی ما غیر حرفهای است، در اغلب شهرهای دنیا هر پاساژ جدیدی که تأسیس میشود، فضاهای فرهنگی آن تعریف شده است اما در ایران اینطور نیست . در برخی از مناطق تجاری کتابفروشان توان پرداخت هزینهها را ندارند، در حالی که اگر دولت به جای خرید کتاب یکسری تسهیلاتی نظیر وامهای کم بهره بلند مدت وزمین ارزان به منظور ایجاد کتاب فروشی در مناطق تجاری و پررفت وآمد در اختیار کتابفروشان قرار دهد، کمبود ویترین کتاب در کشور کمرنگتر خواهد شد.
به گفته این نویسنده ما باید دنبال نقطههای فروش تخصصی باشیم. به عنوان مثال برخی کتابها را در داروخانهها، فست فودها، آرایشگاهها، مهدکودکها و سایرمکانهای شهری توسعه یافته عرضه کنیم؛ البته برخی کتابها نیز جایگاه خاصی نظیر دانشگاهها وکتابفروشیهای تخصصی دارند و مراکز عرضه و فروش آنها برای مشتریان شناخته شده است. کاشفی خوانساری ادامه میدهد: سوپر مارکتهای بزرگ که محل مرکزی محلات محسوب میشوند، بهترین مکان برای فروش کتابهای غیرتخصصی است، چرا که سوپر مارکتهایی با فضای 300 تا 400 متری باید به گونهای باشند که اغلب احتیاجهای محله را تأمین کنند، که روزنامه، کتابهای غیر تخصصی وسی دیهای موسیقی نیز از جمله این نیازها هستند.
توزیع ناکارآمد کتاب
وی با اشاره به اینکه نظام توزیع کتاب در کشور ما نظامی ناکارآمد است، اظهار میدارد: در هیچ جای دنیا وقتی نویسنده کتاب را ( با 40 درصد تخفیفی که داده) به ناشر میدهد ،پس از سه ماه که به سراغ آن میرود چک 6ماهه به او نمیدهند که البته این به دلیل کمبود نقاط فروش است و عوامل توزیع به سمت افرادی میروند که شرایط بهتری برای آنان میگذارند؛ درحالی که اگر فروش کتاب مانند فروش مطبوعات باشد ومکانهای فروش متعدد باشد، چنین اتفاقی نخواهد افتاد، چراکه مطبوعات به دلیل داشتن مکان فروش متعدد ومتنوع چنین مشکلی ندارند وماه به ماه به صورت نقدی تسویه میکنند، به همین دلیل گردش آن امانی نیست، بنابراین لازم است برای فروش کتاب نیز به دنبال نقطههای فروش جدید باشیم، محلهایی که ساز وکار فروش آن نقدی وبا برنامه ریزی باشد.
وی میافزاید: توزیع و فروش فیلم در سوپر مارکتها نیز بسیار موفق است ودلیل آن قیمت ثابت فیلمها میباشد که البته این مهم در خصوص کتاب مستلزم رسیدن به قیمتی ثابت است. ما در سیستم پخش میتوانیم روزانه صدها هزار پاکت شیر را به فروش برسانیم، چون قیمت آن ثابت است به این ترتیب اگر بتوانیم درخصوص کتابهایی که در یک محدوده قیمت هستند،به چنین برنامه ریزیای برسیم به نقاط فروش بیشتری دست مییابیم که امکان توزیع و فروش بیشتر کتاب را فراهم خواهد کرد؛ اما هم اکنون توزیع کتابها به این شکل در سوپر مارکتها امکان پذیر نیست ودلیل آن نیز این است که بسته بندی کتابهای ما کتابخانهای است و امکان فروش آنها در سوپرمارکتها و سایر مراکز فروش با مشکل مواجه میشود، اما اگربه بستهبندی و قیمتگذاری ثابت در خصوص کتابهای غیر تخصصی برسیم، این مشکل برطرف خواهد شد. به عنوان مثال اگر شرکتی باشد که اسم کالای آن کتاب 8 هزارتومانی باشد، این مشکل برطرف خواهد شد.
ناشران غیر فعال
کاشفی خوانساری همچنین در خصوص وجود ناشران غیر فعال در کشور میگوید: وجود ناشران غیر فعال ناشی از سیاستهای اشتباه دولتهاست، زیاد شدن تعداد ناشران وهمچنین رها کردن وحمایت نکردن ناشرانی که مجوز نشر گرفته اند افتخار نیست،راه حل رفع این معضل نیز نظام صنفی حرفهای است. این ناشران باید تبدیل به گروههای بزرگ شوند تا کمپینها وتعاونیهایی را ایجاد کنند تا در قالب یک مدیریت ونام واحد فعالیت کنند. به عنوان نمونه اینکه انتشاراتیای در قالب 20 انتشاراتی فعالیت دارد مدیریت جالبی نیست، اما اینکه روزنامه هایی نظیر قدس چند روزنامه در قالب قدس خراسان، قدس ورزشی و... دارد، اما همه را با نام واحد روزنامه قدس در یک بسته مطبوعاتی توزیع میکند، موجب موفقیت این رسانه شده است؛ موسسه کیهان و اطلاعات نیز به همین ترتیب. حال اگر این اتفاق در حوزه نشر بیفتد بسیاری از مشکلات حوزه نشر برطرف خواهد شد وسود دهی ناشران نیز افزایش مییابد. آینده نویسندگی ونشر کشور رو به رشد میرود و میتوان آینده روشنی برای حوزه نشر کشور پیش بینی کرد.