وقتی که روان­شناسان و جامعه­شناسان از یک جامعه سالم ، پویا و بالنده صحبت می­کنند، واژه­ای در کلام آنها بسیار تکرار   می­شود: هویت.

هویت را می­شود به اشکال مختلف و با استفاده از تعابیر تخصصی تعریف کرد. اما به نظرم اگر بخواهیم خیلی ساده و خودمانی هویت را تعریف کنیم باید بگوییم هویت ، همان خاطرات مشترک ،تکرار شونده و دلچسب ماست. برای همین است کمک   می­گویم عاشورا هویت ماست. عاشورا نقطه اتکا و نقطه اشتراک خاطرات بسیاری از ایرانیان است.

خدا رحمت کند قدیمی­ترها و بزرگ­ترها را. مادربزرگ و پدربزرگ­هایی را می­گویم که خاطرات عاشورایی ما در کودکی مشعون از حضور و همراهی آنان است.کودک ایرانی همراه با بزرگترها به مجلس روضه می­رود ، کنار مسجد به بازی می­پردازد ، در پخش کردن نذری­ها کمک می­کند و نادانسته هویت می­یابد و عناصری فرهنگی در شخصیت او شکل می­گیرد که باور و دیدگاه او را به زندگی خواهد ساخت.

درست است که این روزها متاسفانه برخی از مجالس عاشورایی به بدعت ،انحراف ، ریا و یا سیاست آمیخته شده است ، اما هنوز بی­شک بهترین راه بیمه کردن دنیا و آخرت فرزندانمان پیوند زدن زلف دل ایشان به ریسمان متین حب آل... است. برای همین فرموده­اند که حسین کشتی نجات و چراغ هدایت است و خوشا به حال کودکان ما که در مجلس ذکر و توسل به ابا عبدا... (ع) از سینه مادرانشان شیر عشق به حسین می­نوشتند و با محبت حسین(ع) بالنده می­شوند.