۱-

 هرچه قدر تنهايم بگذاري

باور نمي كنم نبودنت را

و سور محيط و محاط را

با موهاي بالاي پيشاني ام مزه كرده ام

اين امتحان را

من برنده ام

باور كن

 

۲-

 ديوانه اي

كنار پياده رو

معركه ساخته بود

و مردم

مهربان و نامهربان

از آن سوي كوچه ترس مي رفتند

 حق داشتي بروي، عزيز دلم

عاشق همان ديوانه ترين است

 

۳-

 پهلوي مادرم را،‌همه

به گريه نشسته اند

 مادر رحيمه ام

آبله هاي دل متروك مرا