كربلا شهر غریبی است. برای همین هیچ‌كس در آن غریب نیست، همه انگار مسافرند و مهمان. حتی اهالی شهر. در اطراف حرم زبان رسمی فارسی است. بیش از نیمی از جمعیت در حرمین ایرانی هستند.
مغازه‌دارها اكثراً فارسی می‌دانند و مردم نیازی به زبان عربی احساس نمی‌كنند. به‌طور كلی عراق كشور عقب نگه‌داشته شده‌ای است و مردم فقیری دارد. معادن غنی نفت و گاز، صنعت قدرتمند توریسم، بزرگ‌ترین نخلستان‌های جهان و... ظاهراً همه صرف بیست سال جنگ و سلاح‌اندوزی شده و مردم از بدیهی‌ترین امكانات محروم‌اند. وضع عمومی بهداشت و تمییزی شهر و هتل‌ها اصلاً مناسب نیست. خیابان‌ها لبریز از متكدیان و خیابان‌خواب‌هاست. مسكن، غذا و حمل و نقل ارزان‌تر از ایران است. می‌شود گفت زندگی مردم كربلا با حضور زائران ایرانی می‌گذرد. زبان غالب در حرم حضرت ابوالفضل تركی است. آذری‌های ایران و احتمالاً زائرانی از كشور آذربایجان همیشه آن‌جا هستند و به نوحه و روضه مشغول.
حفاظت حرمین با نیروهای مردمی (چیزی شبیه بسیج محلات خودمان) است و پلیس دولت موقت و نیروهای امریكایی در امور حرمین دخالتی ندارند. این نیروها ظاهراً پیوستگی‌هایی با سپاه بدر دارند.
نوشیدن چای عربی مهم‌ترین سرگرمی ماست. چایی بسیار غلیظ و پررنگ در استكان‌های كوچك كه نیمی از آن را شكر پر كرده است. هر استكان 25 تومان ایران و ما مدام چای می‌خوریم. دوغ، شربت لیمو عمانی، و نوشیدنی‌های دیگر را هم فراموش نمی‌كنیم. خوراك نخود، انواع كباب، بادمجان، بامیه، فلافل، خورشت لوبیا، شامی و... ازجمله غذاهایی است كه خورده‌ایم. مردم صبحانه هم كباب می‌خورند، اما می‌شود از دستفروش‌ها سرشیر و پنیر خانگی هم خرید.

ازدحام دستفروش‌ها راه رفتن را دشوار كرده است. نكته‌ی جالب، فراوانی فروشندگان سی‌دی‌های تصویری است. بازار نوحه‌ها و سینه‌زنی‌های عربی و فارسی داغ است، نوارهای مرحوم كافی هم پرطرفدار است. سی‌دی‌های فراوانی از جنایات صدام، شكنجه‌های استخبارات، قیام‌های مردمی، مراسم عروسی پسران صدام و... به فروش می‌رسد. كمی از حرم كه دور شویم سی‌دی‌های كارتون كودكان، نمایش‌های طنز تلویزیونی و صحنه‌ای و سی‌دی‌های شو و رقص و موسیقی از خوانندگانی عربی هم كنار روضه‌ها و سخنرانی‌ها عرضه شده است. از حرم كه دور شویم با نیروهای امریكایی برخورد می‌كنیم. یك بار رضا امیرخانی داشت از آن‌ها فیلم‌برداری می‌كرد كه با خشم و اعتراض سربازان امریكایی روبه‌رو شد. سلمانی‌های عراق صورت مردان را بند می‌اندازند و لباس عربی و غربی هردو رایج است و عمومیت با لباس عربی است. در كربلا زن بی‌حجاب نمی‌بینیم اما بر خلاف مكه و مدینه زن‌ها كاملاً در زندگی اجتماعی حضور دارند.
در طول روز چند بار صدای تیراندازی به گوش می‌رسد، اما زندگی عادی مردم جریان دارد. بسیاری از مردم مسلح هستند. حرمین شب‌ها تعطیل است و كمی پیش از اذان صبح برای ادای نماز شب باز می‌شود. در كاظمین كه حرم پس از اذان صبح باز می‌شد.
در عراق تلفن وجود ندارد. تنها می‌شود از موبایل‌های كرایه‌ای ایرانی (ثریا) استفاده كرد. دقیقه‌ای هزار تومان. برق چند بار در روز قطع می‌شود. اما هتل‌ها اكثراً ژنراتور دارند. كافی‌نت‌ها در شهر فعال‌اند و بازار استفاده از اینترنت داغ است.
كاسب‌های ایرانی‌الاصل و همین‌طور كاسب‌های ایرانی كه به تازگی در عراق مشغول شده‌اند فراوان‌اند. به‌ویژه اصفهانی‌ها كه كلی هتل و مغازه در كربلا معامله كرده‌اند.