خوانساری: هیچ متنی کاملا ترجمهپذیر نيست
این نویسنده کودک و نوجوان
ادامه داد: ویژگی های روحی و روانی، سلایق ادبی مترجم و زبان در امر ترجمه
دخیل است. به عنوان مثال اثری که در قرن 16 ترجمه می شود با اثری که امروز
در قرن 21 به زبان دیگری برگردانده می شود بسیار متفاوت است. یا اثر واحدی
که همزمان در ایران و کره ترجمه می شود با توجه به شرایط فرهنگی–اجتماعی
تفاوتهای بسیاری با یکدیگر دارند.
وی افزود: با توجه به اینکه در کتاب
کودک با اثر متن محور رو به رو نیستیم این قبیل کتابها تا درصد زیادی
وابسته تصویر است و اگر قصه واحدی در زمان مختلف و توسط دو ناشر و تصویر گر
متفاوت انجام شود دو کتاب متفاوت خواهیم داشت. البته کتاب کودک و نوجوان
این ویژگی را نیز دارد که با تصویری که تصویر گر آن را خلق کرده گاهی
ابهامات متن رفع شده و گاهی بر ابهامان افزوده و خیال انگیز تر می شود.
خوانساری
در خصوص شناخت های مورد لزوم مترجم، گفت: مترجم با شناختی که از زبان مقصد
و مبدا و ادبیات کودک دارد ترجمه را انجام میدهد گاهی بازیهای زبانی در
زبان مبدا قابل برگرداندن به زبان مقصد نیز و مترجم ناگزیر از شیوههای
دیگری استفاده میکند که تا این لحظه دخالت در متن کاملا پذیرفته است.
ناگزیر در تغییر در تصویر هستیم و با توجه به معیارهای فرهنگی و ادبی خلق
دوباره تصاویر متناسب با زبان مقصد نه تنها کاری مفید بلکه ضروری است.
کاشفی
خوانساری خاطر نشان کرد: تا کنون این اتفاق از نظر علمی در کتاب های ترجمه
نیفتاده است چرا که به طور ذاتی از دلایل اقبال ناشری به کتابهای ترجمه
بحث مالی است چرا که نه تنها حق ترجمه نسبت به حق تالیف کمتر است هزینه
تصویر گری نیز حذف می شود در حالیکه بسیاری از این تصاویر گویا و برای
مخاطب امروز جذاب نیست و امکان دارد به علت ناهمگونی تصاویر با متن در
نتیجه کتاب موفقی نداشته باشیم.
وی با اشاره به مجموعه داستان جذاب
توضیح داد: مجموعهای این داستان که در قطعه جیبی به 30 سال پیش در
انگلستان برای نوجوانان به صورت کاهی و تک رنگ منتشر شده است در ایران با
ترجمه مهرداد تهرانیان راد چاپ شده بود دیدند و به اعتقاد من گرچه این کتاب
برای نوجوانان به چاپ رسیده اما می توانیم امروز کودکانه خطابشان کنیم در
نتیجه مشورت با خانم عظیمی به فکر افتادیم که 12 داستان برای نوجوانان را
به 12 کتاب مستقل با تصویرگری جدید برای کودکان تبدیل کنیم.
وی در توضیح
لزوم تصویرگری جدید برای این مجموعه کتابها توضیح داد: باقی ماندن تصاویر
قدیمی در کتاب های ترجمه جدا از مسائل قانونی و شرعی از نظر هنری نیز باعث
ناهمگونی نسل و تصویر می شود و از تاثیر گذاری کتاب می کاهد.
در ادامه
نشست، ندا عظیمی که به عنوان مدیر هنری این مجموعه کتاب فعالیت میکند،
اظهار داشت: بومی کردن تصاویر بر شناخت ادبیات و زبان مقصد و همینطور شناخت
سمبل ها و نشانه های فرهنگی نیازمند است.
وی با اشاره به نبود جشنواره
های داخلی تصویرگری و در نتیجه عدم رقابت تصویرگران با یکدیگر بیان داشت:
این خلاء باعث عدم شناخت از تصویرسازی بومی شده است و این نتیجه را در
برداشته که تصویرگری ما تنها با استفاده از تکرار نمادها و سمبل ها
تصویرگری می کنند و هماهنگی اجباری ما با فرهنگ غرب ناشی از همین موضوع
است.
عظیمی با نام بردن بازی بیسبال در داستان های خارجی گفت: مثلا در
کتاب بیگانه ای که سعی دارد بازی کردن را به بچه ها نشان دهد نویسنده در
خصوص بازی بیسبال پدر و فرزندی به مخاطبان خود اطلاعات داده و او را
راهنمایی می کنند. بی شک این فضا برای کودک ایرانی قابل درک و لمس نیست.
مدیر
هنری این مجموعه کتاب با بیان این مطالب که به علت بی زمانی و بی مکانی
تصویرگری این مجموعه 12 جلدی راحتر صورت گرفته است اظهار داشت: برای لزوم
تنوع تصاویر و تکراری نشدن نوع تصویر کتابها تصویرگری این 12 داستان دنباله
دار به 12 تصویرگر سفارش دادیم.
سعید باباوند نیز که در این جلسه حضور
داشت ضمن اشاره به مقاله ای که از خود در مجله کتاب ماه کودک و نوجوان به
چاپ رسانده است گفت: دیدگاه من در خصوص لزوم ترجمه تصاویر ناشی از دیدن
کتابی بود که توسط پیمان رحیم زاده از نو تصویرگری شده بود.
وی با توضیح
این مطلب که فیلسوف های پست مدرن زبان را تمام آنچه باری از بیان دارد
توسعه می دهند اظهار داشت: وقتی حرفی از زبان می شود واژگانی که تلفظ می
شوند را به یاد می آوریم. در حالیکه زبان های بسیار دیگری همچون زبان بدن و
زبان تصاویر وجود دارند.
سعید باباوند با اعتقاد بر اینکه هستی زبان
است اظهار داشت: مجردات مفهومی است که ما در فضای ایرانی اسلامی خود به آن
اعتقاد داریم. حال اگر ما قائل باشیم که هستی زبان است می بینیم که مفهوم
مثالی مجردات در کشور دیگری با فرهنگ و اعتقاد دیگر شاید معادل واژگانی
نداشته باشد و به دنبال این تمام هستی این مفهوم در آن کشور هیچ می شود.
باباوند
ضمن اشاره به نشانگانی که در زبان تصاویر با آنها سرو کار داریم، گفت: یک
تصویرگر ژاپنی برای نمایش مجلس سوگ از کیمونوهای مشکی و شاید چند شمشیر
استفاده می کند حال اگر کتابی با چنین تصویری برای کودک ایرانی به چاپ
رسیدن او چه درک و شناختی از آن خواهد داشت و با آن ملموس خواهد بود.
اینجاست که لزوم ترجمه تصویر پا پیش می گذارد و اهمیت خود را نشان می دهد.