|
گروه ادب: ترجمه قرآن برای مخاطبان كودك و نوجوان موضوعی است كه با وجود اختلاف نظر بسياری از مترجمان و فعالان عرصه ادبيات كودك و نوجوان در مورد نحوه چگونگی به انجام رساندن، عملياتی بودن و نيز لزوم اجرايی شدن آن؛ در ميان تمامی فعالان اين عرصه در روزگار كنونی ما پذيرفته شده است.
حرف به حرف، كلمه به كلمه، جمله به جمله، برای ما خواندهاندش. از همان دوران كوچكی، از همان وقتها كه لبخند پدر و آغوش مادر را به عنوان نخستين ادراكمان از هستی حس میكرديم، از همان وقت كه هر روز به وقت و زمانی معين، طنين صدايی موزون از آن را در فضای پيرامون خودمان حس میكرديم و حتی نزديكتر از آن، درست از همان هنگام كه نخستين صدای پيچيده در گوشمان بیآنكه بدانيم طنين موزون بخشهايی از آن بود، درست از همان وقت بود كه احساس میكرديم حرف به حرف، كلمه به كلمه و جمله به جمله از آن ما را به تسخير خود درآورده است.
سخت كه نخواهم بگويم، مینويسم درست از همان موقع بود كه حس میكرديم كه به آن وابستهايم. و يا سادهتر از همه اينها دوستش میداريم. روزگاران كه آمدند و رفتند و آدمهای ديگری؛ از مادربزرگهای هميشه صميمی تا آموزگاران هميشه جدی، از نگاه مهربان پدربزرگها تا چشمان پرطنين اساتيد دانشگاه، همه را هم كه يك طرف میگذاشتيم، اما انگار باز هم كودك درون ما بود كه شيفته همان طنين روز نخستين بود و انگار لذت تمام بازیهای كودكانهاش در درك ناب لحظهای از كلام آن جستجو میكرد.
هزار تصوير از برابر ديدگانت میگذشت و بزرگ میشدی، كتابی برای بدرقه كردن مسافران، برای طلب عافيت خواستن رزمندگان، برای توسلهای نمناك لحظههای تحويل سال، برای توسلهای ناب شبهای ماه رمضان، برای طلب مغفرت خواستن درگذشتگان، برای حس شيرين لحظههای ناب آغاز يك زندگی و هزار حس شيرين و گذرای ديگر و تو بودی و يك كتاب در ميان دستانت.
حالا كه در امروز خودت چشم میگشايی، به ناگهان میبينی كه دو چشم كوچك از جنس تو به نظارهات نشسته و میگويد: بخوان. دستی میجنبانی كه بخوانی، میبينی كه تو میتوانی بخوانی اما نمیتوانی باز خوانی كنی. كودك تو هم شايد بتواند بخواند، اما انگار نمیتواند بفهمد كه چه خوانده است. از تو از معنای آيات كتاب آسمانيش میپرسد و تو تنها نگاهش میكنی، جملاتی هست و عبارتی ولی انگار نيست و حالا تنها توهستی و دو چشم نيازمند كه به دنبال درك يك معنی به تو دوخته شده و اين آغاز همزبانی است.
قرآن، کتابی برای همه سنین
در سادهترين شكل روايی خداوند در قرآن كريم، متن آيات قرآن را متعلق به تمامی انسانها دانسته است و در اين تقسيمبندی نيز هيچگونه ترتيب خاصی قائل نشده است. خداوند تمامی بندگانش را در هر سن و سال و سطحی از انديشه به خواندن و تأمل در آخرين پيام آسمانیاش فراخوانده و از همين زاويه است كه سالها پيش نخستين عالمان فارسی زبان قدم در راه روايتی از قرآن كريم به زبان مادری خويش نهادند تا مردمان مسلمان نا آشنا به زبان قرآن در كنار قرائت متن آيات به درك معنای آنها، حتی به صورتی گذرا دست بيابند.
با گسترش جوامع بشری و طبقهبندی های متنوع از زندگی بشری، كودكان و نوجوانان به عنوان بدنه اصلی تشكيل دهنده نيروی انسانی هر جامعه، به تعاريف و نيازمندیهای فرهنگی، اجتماعی و زيستی متفاوتی با ساير اجزای جامعه دست يافتند تا جايی كه رفتهرفته ادبيات گفتاری و نوشتاری منحصر به خود را در ميان تمامی مناسبات رفتاری و اجتماعی به ثبت رسانده و جز با زبان خود با هيچ غير خودی مرتبط نشدند.
در اين ميان ترجمه قرآن به زبانی همراستا با خواست و نياز مقتضی اين سنين نه تنها خيالی جاهطلبانه به شمار نمیرفت، بلكه ريشه گرفته از عمق يك نياز عميق بود، كه مدتها پيش از آن در قالب اقتباسهای ادبی از داستانهای قرآن كريم خود را نشان داده بود و فعالان حاضر در حوزه ادبيات منحصر به فرد آنها را به اين امر متوجه كرده بود.
ترجمههای تازه؛ نیازی فراموش شده
«مصطفی رحماندوست»، شاعر و نويسنده و مترجم قرآن كريم برای كودكان و نوجوان در اين باره میگويد: عدهای معتقدند كه قرآن را بايد در كودكی با زبان اصلی يعنی عربی خواند و حفظ كرد و پس از مدتی هم كه كمی سن بالاتر رفت، میتوان ترجمه آن را نيز خواند. اين در حقيقت همان مكتبخانههای قديمی است كه امروزه نيز شكلهای مدرنتری به خود گرفته است.
| بايد ها و نبايدهای ترجمه قرآن برای كودك و نوجوان |
| ترجمه قرآن برای مخاطبان كودك و نوجوان نه تنها يك موضوع عملياتی و قابل اجرا بلكه يك نياز مغفول مانده به شمار میآيد كه نيازمند عزم جدی و سرمايهگذاری بسياری از نهادهای دولتی و خصوصی فعال در اين عرصه برای رونق آن است |
وی كه خود از مترجمان قرآن برای كودكان و نوجوانان است، میافزايد: اما در برابر اين ديدگاه نظری وجود دارد كه میگويد كلمه قرآن از قرائت و خواندن ريشه میگيرد و لذا بايد آن را خواند و خواندن نيز چيزی جز فهميدن آن كلام نيست. در متن قرآن هرگز با اين كلام كه بايد با وجود يك واسطه به يادگيری آن پرداخت، بر نمیخوريم و لذا هر مسلمان مكلفی از سنين نوجوانی بايد متن قرآن را بخواند و بفهمد. به نظرم تنها مترجم است كه میتواند مقدمات اين خواندن را برای همه گروههای سنی از جمله كودكان و نوجوانان فراهم كرد.
«سيدعلی كاشفی خوانساری» نيز كه از نويسندگان و پژوهشگران برجسته عرصه ادبيات كودك و نوجوان به شما می رود با بيان اينكه بحث ترجمه قرآن برخلاف بحث ميزان ارتباط كودكان و نوجوانان با قرآن كريم بحث تازهای است، میگويد: در طول تاريخ و فرهنگ ايران، اولين متنی كه كودكان و نوجوانان با آن ارتباط كلامی برقرار میكردهاند، قرآن بوده است و حتی سی تا چهل سال پيش از اين در مكتبخانههای ايران، اولين متنی كه به كودكان آموزش داده میشد، قرآن بود.
وی می افزايد: اين آشنايی سنتی و ايجاد اين تصور كه هر كسی كه حداقل سواد را برای خواندن داشته است، كمتر كسی به اين فكر انداخت كه قرآن را برای كودكان ترجمه كند و كودكان از مجرای آموزش سنتی خود به يادگيری قرآن میپرداختند.
| میتوانترجمهقرآنكريمراسادهسازیكرد |
| میتوان ترجمه قرآن كريم را برای مخاطب كودك و نوجوان سادهسازی كرد و در ادامه به خلق آثاری رسيد كه گزيده و ترجمه قرآن هستند |
كاشفی همچنين معتقد است میتوان قرآن كريم را برای مخاطب كودك و نوجوان سادهسازی كرد و در ادامه به خلق آثاری رسيد كه گزيده و ترجمه قرآن هستند. يعنی میتوان به عنوان مثال آياتی از قرآن را كه در ارتباط با موضوع طبيعت و يا ساير مطالبی است كه مكرراً ولی به صورت پراكنده در قرآن كريم مطرح شده است را به صورت يك مجموعه مشخص و معين به همراه صفحهآرايی و تصويرگری مناسب آنها خلق و منتشر كرد.
ترجمه قرآن برای کودک و نوجوان، شدنی اما بسیار دشوار
از سوی ديگر برخی از فعالان حوزه ادبيات كودك و نوجوان با ديده ترديد به اين موضوع نگاه میكنند تا جايی كه فريبا كلهر از نويسندگان اين عرصه با بيان اينكه ترجمه تحتالفظی كلام قرآن برای مخاطب كودك امكانپذير نيست، میگويد: زبان قرآن كريم، زبانی دشوار و بسيار اديبانه است و اينكه اين زبان را بتوان برای مخاطب كودك ترجمه كرد، با توجه به دامنه لغات موجود در اختيار ما امكانپذير نيست.
| آثاری كه به بازنويسی صورت قصص قرآن، واژهشناسی قرآنی و ساير آثاری كه برگرفته از قرآن در عرصه ادبيات كودك و نوجوان منتشر میشود، را نمیتوان جزو ترجمه قرآن به حساب آورد |
وی افزود: شايد بتوان برای مخاطب كودك، مضمون را نگاه داشت و به آن نكاتی را اضافه كرد وبه عنوان برداشتی ادبی از قرآن ارائه كرد، اما بايد توجه داشتهباشيم كه اين امر ديگر به معنی ترجمه قرآن نيست.
«مهدی كاموس» نيز در اين باره معتقد است: آثاری كه به بازنويسی صورت قصص قرآن، واژهشناسی قرآنی و ساير آثاری كه برگرفته از قرآن در عرصه ادبيات كودك و نوجوان منتشر میشود، را نمیتوان جزو ترجمه قرآن به حساب آورد. هر چند كه ترجمان قرآنی هستند و در واقع شرح برخی از آيات و قصص محسوب میشوند و بیترديد در مجموعه آشنايی كودك و نوجوان با قرآن قرار میگيرند.
اين موضوع البته تمام ماجرا نيست و پارهای ديگر از فعالان اين عرصه معتقدند كه میتوان به ترجمه قرآن برای مخاطبان كودك و نوجوان دست يافت، اما اين موضوع به صورت گروهی امكانپذير خواهد بود.
از جمله اين افراد میتوان به «محمود پوروهاب» اشاره كرد كه در گفتوگو با ايكنا با اشاره به اينكه اين نوع ترجمه دارای دقت و ظرافت خاصی است كه به ندرت میتوان آن را در يك فرد پيدا كرد، افزود: اگر افرادی امروزه به صرف نگاه و تطبيق برخی از ترجمههای موجود، ادعا كنند كه ترجمه جديدی را انجام دادهاند، بيشترين آسيبپذيری را به اين حوزه وارد كردهاند، اما اگر ترجمه را به شكل گروهی و تحت نظر يك سازمان و يا فرهنگستان خاصی انجام شود نتايج بسياری پيش رو دارد و میتوان به نوآوری در اين حوزه نيز اميدواری بيشتری داشت.
در پايان آنچه به ذهن میرسد اين موضوع است كه ترجمه قرآن برای مخاطبان كودك و نوجوان نهتنها، يك موضوع عملياتی و قابل اجرا بلكه يك نياز مغفول مانده به شمار میآيد كه نيازمند عزم جدی و سرمايهگذاری بسياری از نهادهای دولتی و خصوصی فعال در اين عرصه برای رونق آن است. موضوعی كه تاكنون نها از سوی تعداد انگشت شمار نويسندگان و فعالان عرصه ادبيات كودك و نوجوان مورد توجه قرار گرفته است. |