داستانكهای امروزی میتوانند از جزئینگری روايی قرآن كريم بهره ببرند
«سيد علی كاشفی خوانساری» شاعر، نويسنده و پژوهشگر حوزه ادبيات كودك و نوجوان، در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، با بيان اينكه اصل خلق داستانهای كوتاه كوتاه بر مبنای آيات قرآن كريم امری پذيرفته شده است، گفت: در مواردی بسياری شيوه روايت داستانی در قرآن كريم به داستان مينیمال نزديك میشود. قرآن كريم در موارد متعددی روايتگری میكند و روايت را بهانهای برای پرداختن به موضوعی خارج از فضای داستانی قرار میدهد و در مواردی نيز قرآن با هدف قصهگويی و جزئینگری به مجمل گويی نزديك میشود كه نوع بيان كليدی آن، اسلوبها و پیرنگ روايت آن در موارد بسياری يادآور داستانكهای امروزی است، اما با اين وجود بايد تأكيد كرد كه شرايط بازروايت اين قصهها و مفاهيم، اطلاعات قرآنی و توانايیهای ادبی نيست.
وی افزود: شرط نگارش داستانهای كوتاه كوتاه بر اساس آيات قرآن كريم درونی شدن مفاهيم آيات برای نويسنده است، اگر نويسندهای صرفاً تصميم بگيرد كه داستان و يا هر اثری هنری را معرفی كند كه در اين راه قرآن برای او تنها ابزار و وسيله باشد، اين كار از صرف يك اثر داستانی و يا هنری خارج شده به يك فعاليت پژوهشی تبديل میشود.
وی ادامه داد: اگر نويسنده آيات قرآن كريم و معنای و مفاهيم آن را به عنوان بخشی از وجود خود تبديل كردند و بدون سفارش به آن نگاه كند، آنگاه میتواند هر قالبی را برای بيان آنها در نظر بگيرد.
| مينیمالهایقرآنینبايدسفارشینوشته شوند |
| اگر نويسنده آيات قرآن كريم و معنای و مفاهيم آن را به عنوان بخشی از وجود خود تبديل كردند و بدون سفارش به آن نگاه كند، آنگاه میتواند هر قالبی را برای بيان آنها در نظر بگيرد |
مينیمال قالبی نيست كه بتوان آگاهانه به سراغش رفت
خالق كتاب «سرودههای پس از مرگ» در بخش ديگری از اين گفتوگو با اشاره به اينكه در مواردی مرز ميان شعر كوتاه و داستانك به شكل مشخص معين نيست، اظهار كرد: قالب مينیمال قالبی نيست كه بتوان آن را تعريف كرد و يا اينكه آگاهانه به سراغش رفت. اقتضای محتوا و انديشهها است كه به قالب شكل میدهد، اين نحوه بيان گاه به سمت داستانك و گاه به سمت شعر سپيد كوتاه حركت میكند. در واقع میتوان گفت كه روح حاكم بر زمانه است كه اقتضای اين بيان را به وجود آورده است و از نويسنده میخواهد كه هرگونه زيادهگويی، لفاظی، آرايهها، صنايع لفظی و زبانی، هنرنمايیها، خودنمايیهای روشنفكرانه و نيز ارائه پند و اندرزهای حكيمانه و هر عامل ديگری كه نقش حجاب را ميان انديشه و ادراك و كلام ايفا میكند را از متن بزدايد.
وی ادامه داد: اگر تعريف داستان را حضور يك شخصيت در يك حادثه بدانيم میتوان حتی برخی اشعار سپيد را كه من نيز سرودهام نيز مينیمال دانست. چراكه تصوير كننده انسان در موقعيتهای مختلف فردی و اجتماعی است و به اين ترتيب نوعی محاكات درونی در آن ديده میشود.
در مينيمالنويسي سادگی كلمات، بيان صريح و صادقانه به عنوان اصل مطرح است
كاشفی افزود: اين نوع از نوشتهها از آنجا كه آميخته با احساس تخيل، ابداع و زيبايی است، میتواند به شعر نزديك شود و از طرفی به دليل داشتن عناصر شخصيت، ماجرا و روايت در واقع به داستان شبيه شدهاند. سادگی و بیپيرايگی چنين نوشتههايی مانند يك اعتراف و يا رمزگشايی روانكاوانه است كه گاه به بيان مطالبی منجر میشود كه نويسنده خود از بيان عادی آنها عاجز است.
نويسنده كتاب «پرسه» در پايان گفت: در چنين بياناتی سادگی كلمات و بيان صريح و صادقانه به عنوان اصل مطرح است و پيچيدگیهای كلامی تنها در جايی مطرح میشود كه كلمات زائد، قابليت و توانايی بيان آن حس و يا موقعيت را نداشته باشد. اما به اعتقاد من در چنين بيانی اصل بر واگويی درونی نويسنده و صادقانه بودن و شخصی بودن نوشتهها است.