روزنامه‌ي قدس: او رمان‌نويس موفق‌تري است!
http://www.qudsdaily.com/archive/1385/html/4/1385-04-12/page47.html#1
سيدعلي كاشفي خوانساري-تير 85
كتابي كه اخيراً خوانده ام، يك مجموعه داستان بوده به نام "ناصر ارمني" از "رضا اميرخاني". اميرخاني اين كتاب را در سال 84 چاپ كرده، اما چاپ دوم آن سال 85 بوده كه من اين چاپ را از نمايشگاه كتاب خريدم.

و موضوع كتاب "ناصر ارمني" چيست؟
"ناصر ارمني" يك مجموعه داستان است، زمان همه داستانهاي اين مجموعه زمان حال و اتفاقها، اتفاقهاي روزگار امروز است؛ بر كل داستانهاي مجموعه هم يك فضاي اجتماعي حاكم است.

چه چيزي باعث شد كتاب "ناصر ارمني" را براي خواندن انتخاب كنيد؟
معمولاً كتابهاي اميرخاني را مي خوانم. آثار قبلي اميرخاني داستان بلند و رمان بود و وقتي يك مجموعه داستان كوتاه از اميرخاني ديدم، دوست داشتم ببينم اولين تجربه اش در زمينه كوتاه نويسي چه طور بوده است. وقتي "ناصر ارمني" را خواندم به اين نتيجه رسيدم كه اين نويسنده در زمينه رمان نويسي موفق تر است و شايد هنوز "من او" اين نويسنده ماندگارترين اثرش باشد.

يعني فكر مي كنيد "اميرخاني" در نوشتن داستان كوتاه موفق نبوده؟
چرا. بعضي از داستانهاي اين مجموعه ماندگارند و هويت فردي هم دارند، اما در بعضي داستانها نوعي شتابزدگي و ناپختگي ديده مي شود، مثلاً داستان "انگشتر" كه يكي از داستانهاي اين مجموعه است، هم تكنيكي است و هم نگاه معناگرايانه زيبايي در آن ديده مي شود، اما داستاني مثل داستان "شب امتحان" با وجود نگاه ديني كه در آن وجود دارد، شعارگونه به نظر مي رسد وهمه اينها به خاطر همان شتابزدگي است كه گفتم.

و فكر مي كنيد اين شتابزدگي چرا بوجود آمده؟
توصيه مي كنم آقاي اميرخاني در چاپهاي بعدي، بعضي داستانهاي اين مجموعه را حذف كند، چون با توجه به اين كه اين داستانها در طي سالها نوشته شده، آن پختگي كه در داستانهاي امروز اين نويسنده، از او سراغ داريم، در همه داستانها ديده نمي شود.
خديجه زمانيان