جاي خالي ايران

سيد علي كاشفي خوانساري- كنفرانس بين المللي قصه گويي و نقش آن در ايجاد عادت به مطالعه در كوكان در روزهاي 28 تا۳۰شهريور در شهر دهلي نو، پايتخت هندوستان برگزار شد.
اين كنفرانس شامل نمايشگاهي از بهترين كتاب هاي كشورهاي آسيايي براي كودكان، سخنراني و ميزگردهايي درباره قصه گويي وهمچنين اجراي قصه گويي سنتي و مدرن توسط كشورهاي مختلف بود. اين كنفرانس، توسط دفتر بين المللي كتاب براي نسل جوان كه از زيرمجموعه هاي يونسكو به شمار مي رود، برگزار شد. از جمله مباحث پيش بيني شده در اين كنفرانس نقش قصه گويي در ايجاد انگيزه مطالعه، انتخاب قصه مناسب براي قصه گويي، قصه گويي براي بچه هاي خاص، ارزش هاي فرهنگي و سنت هاي شفاهي، قواعد تئاتري و ادبيات شفاهي، استفاده از فرهنگ عامه در قصه گويي، كليله و دمنه و ديگر متون كلاسيك در عصر حاضر، قصه گويي در مدرسه، كتابخانه و خانه، نوارهاي قصه گويي، نقش كتاب هاي كميك استريپ در ترويج خواندن، تبديل داستان به فيلم، درك فرهنگ ها از خلال داستان ها، آينده قصه گويي و... بود. حضور ايران در اين كنفرانس بسيار ضروري و بديهي مي نمود. از سويي كشور ما با پيشينه چندهزار ساله فرهنگي و سنت ديرينه قصه گويي جا داشت حضوري پررنگ و فعال در اين جشنواره داشته باشد و به ارائه نمونه هايي از قصه گويي سنتي ايران در قالب هاي پرده خواني، شمايل گرداني، نقالي، روضه خواني، حمله خواني، قصه گويي سنتي بازساز(عاشيق ها، موسيقي خراسان، موسيقي مقامي كرمانشاه، موسيقي تركمني) و همچنين قصه گويي جديد بپردازد.
از سوي ديگر ادبيات كودك ونوجوان ايران، امروز از موفق ترين نمونه ها در سطح آسيا به شمار مي آيد و موفقيت هاي فراواني را در عرصه بين المللي كسب كرده و جاي خالي ايران در نمايشگاه كتاب كودك آسيايي پذيرفته نيست. مسئله ديگر، مقوله ترويج كتابخواني است كه از مهمترين مشكلات فرهنگي ما به حساب مي آيد و حضور در كنفرانس آسيايي و تبادل نظر با كشورهايي كه مشكلاتي مشابه ما دارند واستفاده از تجربيات ايشان مي توانست بسيار راهگشا باشد.
و آخرين نكته جايگاه كشورهاي آسيايي در سياست هاي فرهنگي ماست. ارتباط و تبادل فرهنگي با كشورهاي آسيايي از اولويت هاي فرهنگي ما در عرصه بين المللي به شمار مي آيد كه همواره مورد تاكيد مسئولان قرار داشته و عواملي چون نزديكي جغرافيايي و معنوي، ميراث مشترك، منافع مشترك سياسي و اقتصادي، وجود كشورهاي مسلمان و فارسي زبان و... مويد ارتباط بيش از پيش فرهنگي با كشورهاي آسيايي است و اندك تلاش هاي صورت گرفته براي حضور كتاب كودك ايران در كشورهاي آسيايي چون افغانستان، تاجيكستان، سوريه، هند، مالزي، چين و ... بسيار موفق تر از تلاش براي حضور در بازارهاي اروپايي بوده است.
به هرحال اين كنفرانس بدون حضور كارشناسان، نويسندگان، قصه نويسان و مسئولان ايراني برگزار شد. اي كاش مراكزي چون وزارت ارشاد، وزارت آموزش و پرورش، كانون پرورش فكري، پژوهشكده ميراث فرهنگي و ... با همراهي انجمن ها و نهادهاي مدني به شكلي منسجم و قدرتمند در اين كنفرانس حضور مي يافتند و اي كاش به ساير فرصت هاي بين المللي بيش از اين توجه شود.

گاهي به كتابهاي كارتوني و كميك استريپ بازار رنگارنگ كتاب كودك و نوجوان

نعيمه دوستدار
براي كودكان كه هنوز خواندن نياموخته اند، دنيا از لابه لاي تصويرها و رنگ ها معني مي شود. در واقع كودكان بيشترين چيزها را از دنياي ملموس تصويرها مي آموزند و شايد به خاطر همين است كه اولين قدمهاي خواندن براي كودكان، از خواندن تصاوير آغاز مي شود. كودكان حروف را نمي شناسند، اما مي توانند از كنار هم قراردادن تصاوير، داستان بسازند و شايد اگر در قدمهاي اول تصويرخواني موفق باشند، بعدها كتاب تبديل به جزو جدانشدني زندگي شان شود.
«به متني كه نوشته نشده ولي به تصوير كشيده شده و توسط كودك خوانده مي شود، كتاب تصويري مي گويند.» كتاب تصويري كتابي است كه تصويرها در آن به شيوه اي در كنار هم قرار مي گيرند كه از تركيب آنها با متن، يك مفهوم واحد به خواننده منتقل مي شود. اين قالب كه مي توان شعر، داستان و حتي مطالب علمي را در آن ريخت، بسته به سن مخاطب، متفاوت است. هرچه سن مخاطب كمتر باشد، تصاوير بيشتر و متن كمتر است و در مقابل با بالا رفتن سن مخاطب، تصاوير كمتر و متن بيشتر مي شود. ترديدي نيست كه باتوجه به جذابيت غيرقابل انكار تصوير و رنگ، انتقال مفاهيم، خصوصاً مفاهيم پيچيده علمي از طريق كتابهاي تصويري بسيار ساده تر و جذاب تر است. در واقع، «كتاب تصويري تنها مجموعه اي از متن و تصوير نيست، بلكه يك اثر هنري كامل است. حالت يك نمايشنامه را دارد كه در آن، تصويرگر، شخصيت ها، دكور و حركت را مي آفريند. ارتباط متن و تصوير ظاهري نيست، بلكه باطني است.»
در كنار انواع گوناگوني كه از كتابهاي تصويري وجود دارد، دسته اي از آنها كتابهاي كارتوني هستند كه بنابر شرايط و ويژگي هايي، خود به انواع ديگر تقسيم مي شوند. «كاظم طلايي»، تصويرگر كتاب كودك، در تعريف كتابهاي كارتوني مي گويد: «كتاب كارتوني اصطلاحاً به كتابهايي گفته مي شود كه به نحوي از انيميشن از آنها استفاده شده است و بيش از هر چيز از حركت و رنگهاي تخت در آنها استفاده مي شود. تصاوير پيچيدگي چنداني ندارند ولي چون از افكت هاي ويژه اي در آنها استفاده مي شود، براي بچه ها جذاب است. در اين كتابها با استفاده از برخي تكنيك هاي سهل الوصول، تصاوير را ساده مي كنند.»
«سيد علي كاشفي خوانساري»، منتقد و پژوهشگر ادبيات كودك و نوجوان، اين كتابها را چنين تعريف مي كند: «كتابهاي كارتوني، يك اصطلاح است كه تعريف دقيق آكادمي ندارد و همزمان به دو دسته از كتابها گفته مي شود: ۱ـ كتابهايي كه از قالب كميك استريپ و فتورمان (تصاوير به هم پيوسته و دنباله دار) براي روايت استفاده مي كنند و مشهورترين نمونه اش تن تن است. در خارج از كشور، بيشتر به اين نوع كتابها كارتوني گفته مي شود. ۲ـ كتابهايي كم حجم و رنگي كه براساس شخصيت هاي كارتونهاي تلويزيوني ارائه شده اند. مثل كتابهايي با عناوين هايدي، اي كي يو سان و…»
كاظم طلايي درباره كتابهايي كه از روي كارتونهاي تلويزيوني ساخته مي شوند، چنين مي گويد: «شخصيت ها و ماجراها در اصل داستان خودچندان پرمحتوا نيستند. عروسكهايي بزك كرده اند كه حركت مي كنند. از بين چندهزار فريم، ده فريم را جدا مي كنند و يك كتاب كارتوني خلق مي شود.»
* جذاب تر از بقيه
اما حقيقت اين است كه بچه ها، كتابهاي كارتوني را دوست دارند و اين كتابها هميشه درصدر آمار كتابهاي پرفروش قرارداشته اند. «سيد علي كاشفي» علت جذابيت اين كتابها را چنين توضيح مي دهد: «مهمترين علتش، تصوير است. تصاوير رنگي، استفاده از رنگهاي خالص و تند و نام هاي آشنا… داستان اين كتابها ساده و پرهيجان است و وجود حادثه آنها را جذابتر مي كند.» كاظم طلايي نيز علت جذابيت اين كتابها را چنين تحليل مي كند: «تصاوير زيادي كه در اين كتابها وجود دارد، عامل جذابيتشان است. بچه ها كتابهاي كارتوني تلويزيوني را دوست دارند چون قبلاً آنها را در تلويزيون ديده اند و لذت برده اند. خاطره اين لذت برايشان زنده مي شود و لذا به اين كتابها روي مي آورند. در واقع قبلاً از طريق تلويزيون برايشان سليقه سازي شده است.»
* كتابهاي كارتوني يا «شبه ادبيات»؟
كتابهاي كارتوني، از نظر بيشتر نويسندگان و منتقدان ادبيات كودك و نوجوان و نيز از نظر بسياري از متخصصان تعليم و تربيت، مردود و بي ارزش اند. منتقدان اين كتابها معتقدند كه اين كتابها باعث انحراف سليقه كودكان و نوجوانان مي شوند. «بنفشه حجازي» در كتاب «ادبيات كودكان و نوجوانان، ويژگي ها و جنبه ها»، عوامل زير را به عنوان نكات منفي تربيتي كتابهاي كارتوني برمي شمرد:
۱ ـ اين كتابها طفل را بيشتر به تصويرخواني عادت مي دهد تا به خواندن واقعي ؛
۲ ـ نحوه نگارش در اين كتابها در سطح بسيار پايين و معمولاً پر از غلط است، در نتيجه نه فقط ذوق ادبي طفل را پرورش نمي دهد، بلكه باعث غلط آموزشي نيز مي شود؛
۳ ـ با مطالعه اين كتابها ذهن طفل از فعاليت واقعي بازمي ماند و تحليلش تنبل مي شود.
۴ ـ از آنجا كه اين نوع كتابها، ماجراهاي تند دارند و خشونت، تجاوز و كشتار موضوع اصلي آنهاست، معمولاً رفتارهاي نامطلوب اجتماعي را در طفل تقويت مي كنند.
۵ ـ در [برخي] كميك ها جنگ تبليغ مي شود؛ بدين معني كه جنگ جنبه هاي خوب هم دارد. (جنگ زميني و جنگ ستارگان).
۶ ـ شاهكارهاي ادبي كه به اين صورت ارائه مي شوند در واقع نقض غرض مي كنند و طفل را از مطالعه آثار اصيل بازمي دارند.
۷ ـ به دليل تجاري بودن، تصاوير در اين كتابها تكراري هستند و از اصالت هنري چنداني برخوردار نيستند.
سيد علي كاشفي نيز در توضيح علت مخالفت مخالفان چاپ اين دسته كتابها كه بيشتر در ميان نويسندگان كودك و نوجوان هستند، مي گويند: «مخالفان اين دسته كتابها عقيده دارند كه اين كتابها ذوق و سليقه بچه ها را نازل مي كند و امكان توليد و عرضه و فروش را براي كتابهاي ارزشمند، محدود مي كند. بسياري از اين كتابها واقعاً بي ارزش هستند و با مخدوش كردن داستان، تصاوير نامناسب و قصه هاي دست و پاشكسته و تكراري، از مصاديق كامل فريب خوانندگان به شمار مي آيند.»
در رويكردي ديگر، بسياري معتقدند كه اين نوع كتابها «شبه ادبيات» هستند و در واقع مبلغ بي فرهنگي و از خود بيگانگي و سرسپردگي به ارزش هاي منحط به شمار مي آيند. از آنجا كه داستان بسياري از فتورمانها، از قهرمانهاي خارجي عمدتاً آمريكايي نشأت مي گيرند، بار ارزشي فرهنگ و تفكر زادبوم خودرا نيز به همراه حضورشان به ذهن و انديشه مخاطب نيز سرازير مي كنند. از اين منظر، اين مسأله بيشتر گريبانگير كشورهاي جهان سوم و استعمارزده است. «كولديب روي» در گزارش نوزدهمين كنگره دفتر بين المللي كتاب ۱۹۸۴ گفته است: «كودكان هندي، فقط كتابهاي درسي و كميك ارزان قيمت مي خوانند.» از نظر او، شيوه آموزش، ضعف در قدرت خواندن و بازگشت به بيسوادي، زمينه اي است كه به اشاعه كميكها كمك مي كند. براساس اين ديدگاه، ادبيات بومي و اصيل كشورها، در هجوم داستانهاي كميك و كارتوني بيگانه قرارمي گيرد و در اين راستا، رسانه هايي نظير تلويزيون نيز به كمك آنها مي آيند و ادبيات شفاهي، ملي و ارزشمند يك كشور را از ميان مي برند.
در جايي كه موافقان گسترش اين نوع كتابها معتقدند كه چاپ آنها در واقع وسيله اي براي ارتباط تمدنها و فرهنگهاست؛ قهرمانان اين نوع كتابها نقش يك وسيله ارتباطي مدرن را در ميان كودكان بازي مي كنند و جايگزين و همتاي قهرمانان افسانه هاي عاميانه و ملي مي شوند. قهرمانان اين داستانها، نوعي ديگر از تفكر را به مخاطب القا مي كنند: «آنكه قوي تر است، برنده است.» پس بايد قدرت بيابند. گرچه مدافعان كتابهاي كارتوني معتقدند كه قصه هاي كارتوني تخيل بچه ها را رشد مي دهند و آنها را آماده كشف هاي جديد مي سازند، اما حقيقت اين است كه اين تخيل بر بستري غير از بستر آرمانها و باورهاي ملي و بومي رشد خواهدكرد.
* آيا كتابهاي كارتوني بچه ها را به خواندن علاقه مند مي كند؟
باتمام آنچه گفته شد، عده اي نيز چاپ و انتشار اين دسته از كتابها را خالي از فايده نمي دانند. «كاشفي»، در اين باره چنين مي گويد: «طرفداران آزادي اين كتابها معتقدند كه چاپ اين كتابها مي تواند زمينه آشنايي اوليه بچه ها با كتاب را فراهم كند و بچه ها پس از خواندن اين كتابها، سراغ كتابهاي جدي تر و ارزشمندتري خواهندرفت. بايد پذيرفت كه همه بچه ها خوانندگاني فرهيخته و پخته نيستند و احتياج به كتابهاي ساده و عامه پسند دارند.»
اما اينكه اين كتابها واقعاً باعث جذب كودكان و نوجوانان به خواندن شوند نيز چندان قابل اثبات نيست. «تبسم آتشين جان»، مترجم و ناشر كتابهاي كودكان و نوجوانان مي گويد: «اين كتابها بچه ها را به مطالعه علاقه مند نمي كند ... حتي عادت به مطالعه هم ايجاد نمي كند. بچه فقط و فقط تصوير مي بيند و پلان پلان جلو مي رود. فقط ايماژ تصويري اش قوي مي شود.»
بايد به اين نكته توجه كرد كه آنچه از آن به عنوان عادت مطالعه ياد مي شود حقيقي است يا كاذب. اينكه كودك يا نوجوان به خواندن عادت كند، كافي نيست، چون بايد ديد كودك به خواندن چه چيزي عادت كرده است. «تبسم آتشين جان» مي گويد: «معلوم نيست كه اگر كودك به خواندن چيزي عادت كرد، بعد بتواند از آن فراتر برود. ممكن است در آن سطح باقي بماند. با خواندن اين كتابها، بچه بيشتر به سينما و انيميشن علاقه مند مي شود و فضاهاي ذهني اش را در اين بعد پرورش مي دهد. كتابهايي كه بيشتر از چند كلمه در صفحه ندارند، چه طور مي توانند عادت به مطالعه ايجاد كنند؟»
اما «كاظم طلايي» از بعد تصويري به اين نكته نگاهي ديگري دارد: «در برخي از كتابهاي كارتوني و كميك استريپ كه تصوير زياد است و ديالوگ و متن هم دارد، بچه ها وادار به تلاش مي شوند. آنها مي بايد تلاش كنند تا ارتباط ميان تصاوير را بسازند؛ چون به هرحال بخشي از فريم ها در داستان حذف شده است.»
* اگر تصاوير بار محتوايي داشته باشند...
آنها كه جذابيت هاي تصويري اين كتابها را در علاقه مند كردن بچه ها به مطالعه مفيد مي دانند، اعتقاد دارند كه عوامل جذابيت اين قالب، مي تواند براي اهداف ارزشمند مورداستفاده قراربگيرد. به همين خاطر است كه در طي اين سالها، بسياري كوشيده اند تا مفاهيم ملي وديني را در اين قالب بريزند و شخصيت هاي ملي و مذهبي را جايگزين قهرمانهاي خارجي كنند. «طلايي» مي گويد: «به هرحال اين قالب، قالب جذابي است و مي تواند باعث خلاقيت و نوآوري هم بشود. اين مسأله در دنيا پذيرفته شده است و به خاطر همين است كه آكسفورد، انجيل را هم به صورت فتورمان منتشر كرده است.» «كاشفي»، نيز در تأييد اين موضوع چنين مي گويد: «وقتي قالبي در جذب مخاطب موفق است، خوب است براي موضوعات ارزشي از آن قالب استفاده كنيم. با درنظرگرفتن اين نكته كه استفاده از آن قالب، باعث سطحي كردن موضوع و اهانت و بي احترامي نشود.»
از اين منظر، براي نجات اين قالب، مي توان تدبيرهايي انديشيد و دست به تجربه زد. اگر بار ارزشي تصاوير بالا برود و تصويرگران خوب در اين قالب دست به تجربه بزنند، كتابهاي كارتوني و فتورمانها، مي توانند باعث گسترش سواد بصري مخاطب بشوند. «كاظم طلايي» در اين باره مي گويد:«اگر تصاوير بار محتوايي داشته باشند و نگاهشان تنها كارتوني نباشد و اگر به جوهر تصاوير اهميت داده شود، مي شود در اين زمينه دست به كارهايي زد. فريم ها بايد اهميت پيدا كنند و نگاه جديدي در خلق آنها به كار گرفته شود.»
* كتاب سازي يا نشر؟
تا سالها، چاپ و انتشار كتابهاي كارتوني از هر نوع آن ممنوع بود و عملاً از سوي وزارت ارشاد مجوزي براي انتشار اين كتابها داده نمي شد. اما از چند سال قبل، ناشران درمقابل چاپ تعدادي كتاب ارزشمند اجازه مي يافتند تعدادي كتاب كارتوني هم منتشر كنند. اين محدوديت ها در سالهاي مختلف آسانتر يا سخت تر مي شد و پس از سال ،۷۷ به طور كلي انتشار اين كتابها آزاد شده است. در اين ميانه، ناشران فراواني وجود دارند كه تنها كتابهاي كارتوني چاپ مي كنند و درمقابل تعدادي از ناشران هم به رغم داشتن سابقه و تجربه فراوان در امر نشر، دست به چاپ كتابهاي كارتوني زده اند. انتشارات قدياني، از جمله ناشراني است كه كتابهاي كارتوني چاپ مي كند. مدير انتشارات قدياني، معتقد است كه در همه جاي دنيا، همه ناشران دست به چاپ اين كتابها مي زنند و اين مسأله اصلاً امر مذمومي نيست. اما خود اين ناشر هم تأييد مي كند كه انگيزه بسياري از ناشران داخلي از چاپ اين كتابها، سودجويي است. «كاشفي»، تأييد مي كند كه چاپ و انتشار اين كتابها در چرخه نشر براي ناشران و كتابفروشان بسيار سودآور است: «عده اي مي گويند از نظر اقتصاد نشر و اشتغال زايي نبايد مانع اين كتابها شد؛ ضمن اينكه برخي جلوگيري از انتشار اين كتابها را مخالف اصل آزادي بيان مي دانند.»
مديرنشر قدياني در بيان علت چاپ كتابهاي كارتوني توسط مؤسسه قدياني، مي گويد: «ما مي خواهيم بچه هايي را كه وارد مؤسسه ما مي شوند، به سمت كتابهايمان جذب كنيم تا باز به سراغ ما بيايند.» ضمن اينكه تأكيد مي كند از ميان ۷۵۰ عنوان كتاب منتشر شده از سوي اين انتشارات، تنها ۱۲ عنوان آن كارتوني بوده است و ناشري كه همه كتابهايش كارتوني است، به كتابهاي كودك و نوجوان ضربه مي زند.
تبسم آتشين جان، مدير نشر حوض نقره، تنها هدف ناشران را از چاپ اين كتابها سودجويي مي داند: «اين كار درواقع كتاب سازي است. ناشر نه هزينه اي صرف حق التأليف مي كند، نه صرف تصويرگري و ترجمه. فقط هزينه هاي رايج چاپ را مي دهد. اينكه صنعت نشر كشور بايد بچرخد، بهانه است. اين اتفاق به چه بهايي بايد بيفتد؟ آيا ناشر نمي تواند ارزش هنري كتاب را بالا ببرد و دست كم آن را ايراني كند؟
در اين ميانه آنچه ديدني است حضور بسياري از ناشران مشهور عرصه ادبيات كودك و نوجوان است كه در طي اين سالها، براي ايجاد يك تحول اقتصادي در نشرشان، دست به انتشار اين نوع كتابها زده اند و بي آنكه تلاشي براي جهت دادن به اين روند بكنند، تنها اعتبار نشر خود را زيرسؤال برده اند. نكته اينجاست كه آيا براي انتشار اين نوع كتابها نبايد كارشناسي و بررسي صورت بگيرد تا دست كم به يك استاندارد معقول و منطقي درقالب و سطح خودشان دست پيدا كنند؟

 

علي كاشفي:  دولت با حمايت غيرمستقيم به هدايت و نظارت در حوزه‌ي ادبيات دفاع مقدس بسنده كند .
 

با فرضيه‌ي كاهش آثار دفاع مقدس در حوزه‌ي كودكان موافق نيستم

دبير سابق هيات نظارت بر نشر كتاب كودك و نوجوان نظر آنان را كه معتقدند، ‌آثار دفاع مقدس در حوزه‌ي ادبيات كودك و نوجوان به لحاظ كمي و كيفي كاهش يافته است را رد كرد.

علي كاشفي در گفت‌وگو با ايسنا تصريح كرد: من با اين فرضيه كه آثار دفاع مقدس در حوزه‌ي كودكان و نوجوانان كاهش پيدا كرده است، موافق نيستم. چه كسي گفته است كه كتاب‌هاي دفاع مقدس در اين حوزه به لحاظ كمي و كيفي در وضعيت مطلوبي نيست؟

اين منتقد و پژوهشگر ادبيات كودك و نوجوان با طرح اين سوال كه تعداد اين آثار بايد به لحاظ كمي و كيفي چه مقدار باشد تا بتواند ما را راضي نگه ‌دارد گفت: من فكر مي‌كنم نويسندگان كودك و نوجوان ما در حد توان خود، ‌به موضوع دفاع مقدس توجه كرده‌اند و آثار خوبي هم در اين زمينه پديد آمده است.

وي گفت: بسياري از اين كتاب‌ها در جشنواره‌هاي مختلف برنده‌ي جوايزي شده و به دليل استقبال بچه‌ها تجديد چاپ شده‌اند و برخي از آن‌ها در جوامع جهاني نيز جوايزي به دست آورده‌اند.

كاشفي گفت: نبايد در مورد ادبيات دفاع مقدس در حوزه‌ي كودك و نوجواني نگاه كمي و عجله‌اي داشت. اگرچه در مورد خاطرات و اسناد جنگ بايد با عجله و دقت كافي سعي در ثبت و حفظ آن‌ها داشته باشيم، اما در مورد ادبيات بايد اجازه دهيم به صورت طبيعي اين آثار ظهور پيدا كنند.

اين منتقد ادبي گفت: نويسندگان ما حتي اگر بخواهند هم نمي‌توانند جنگ را ناديده بگيرند؛ چرا كه بخش مهم و تاثيرگذاري از زندگي آنان در زمان جنگ واقع شده است و خواه‌ناخواه تحت تاثير اتفاقات جنگ بوده‌اند.

دبير سابق هيات نظارت بر نشر كتاب كودك و نوجوانان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي تصريح كرد:‌ دولت بايد نقش خود را در حوزه‌ي دفاع مقدس از "كارفرما" و "سفارش دهنده" و "ناشر" به "ناظر" و "هدايت كننده"‌ تغيير دهد و سعي كند با حمايت‌هاي غيرمستقيم از چاپ كتاب‌ها با موضوع تاريخ معاصر، هم‌چون كتاب‌هاي دفاع مقدس و انقلاب اسلامي دفاع كند.

وي گفت: متاسفانه حضور مستقيم ناشران دولتي باعث شده است، اولا به ادبيات جفا شود و باعث شود برخي از اين آثار لحن و حال و هواي شعاري پيدا كنند و از ارزش‌هاي ادبي فاصله بگيرند و ثانيا به دفاع مقدس جفا كند، چرا كه باعث شده برخي از نويسندگان خلاق از ادبيات دفاع مقدس فاصله بگيرند.

وي گفت: همه‌ي اين‌ها جدا وضعيت توزيع نامناسب و كيفيت نشر نامناسب اين كتاب‌هاست كه اين مشكل سبب شده بين نويسنده و خواننده‌ي اين كتاب‌ها فاصله ايجاد شود.

كاشفي گفت: بهتر است دولت با حمايت غيرمستقيم به هدايت و نظارت در اين حوزه بسنده كند و از دخالت مستقيم خودداري كند.

در انتظار موعود / سيد علي كاشفي خوانساري: زمينه هاي خالي در معارف مهدوي براي نوجوانان فراوان است.

سيد علي كاشفي خوانساري گفت: ‌آشنايي كودكان و نوجوانان با كتابهاي مرجع در مقوله امام زما(عج) بسيار اندك است و جا دارد كه اين كتابها براي آنها معرفي و بازنويسي شود.

رئيس شوراي كودك و نوجوان وزارت ارشاد، در گفت و گو با خبرنگار شبستان، علاقه به مهدويت و امام زمان(عج) را در فرهنگ عمومي ملت ايران داراي سابقه ديرينه‌اي دانست و گفت: انتظار موعود از مضامين پرطرفدار در تاريخ ادبيات جهان بوده است و به معناي باور به سرانجام خوش جهان و نوعي ايمان قلبي به حاكميت مطلوب در دنيا، در تمام اديان مطرح شده است.
نويسنده كتاب ''به احترام آفتاب'' افزود: نويسندگان و شاعران ايراني، بارها در نوشته‌هاي خود تاكيد كرده‌اند كه وضعيت موجود جهان با تصوير مطلوبي كه در اديان بيان شده،‌ مطابقت ندارد و آنها در انتظار آن حكومت موعود و مدينه فاضله به سخن سرايي پرداخته‌اند و جريان ادبيات مهدويت تا به امروز نيز ادامه پيدا كرده است.
كاشفي خوانساري، انقلاب اسلامي را در زمينه‌ساز انقلاب مهدوي معرفي كرد و ادامه داد: پس از پيروزي انقلاب، شاعران و نويسندگان، با اين باور كه انقلاب اسلامي ايران در راستاي اهداف انقلاب مهدوي و به عنوان زمينه‌سازان آن صورت گرفته است، به خلق آثار ادبي در زمينه ادبيات انتظار روي آوردند و اشعار مهدوي، بيشتر صيغه انقلابي و اجتماعي به خود گرفت. در ادبيات كودك نيز اشعار فراواني با موضوع امام زمان(عج) در اين سالها سروده شد كه من برگزيده كوچكي از آنها در كتاب به احترام آفتاب جمع آوري كردم.
اين نويسنده كودك ادبيات انتظار معاصر را مورد آسيب‌شناسي قرار داد و افزود: رويكرد به مسئله مهدويت در ادبيات، غالبا يك رويكرد احساسي بوده و جنبه‌هاي عقلاني و اطلاعات تاريخي و كلامي به مخاطب كمتر ارائه شده است. البته تلاشهايي صورت گرفته است مانند انتشار مجله موعود جوان و انتظار نوجوانان و ساير نشريات كودك و نوجوان كه مطالب مهدي در مناسبت‌هاي خاص در آنها درج مي‌شود با اين حال رويكرد بيشتر آثار، احساسي و عاطفي است.
كاشفي خوانساري ادامه داد: در زمينه نشر كتاب انتشار مدرسه كتاب هايي را در موضوع تشرفات و كرامات حضرت ولي عصر منتشر كرده است يا كتاب ''نيمه شبي در حله'' نوشته مظفر سالاري كه به رابطه با امام زمان(عج) در دوران غيبت اشاراتي دارد، ولي با اين حال هنوز زمينه‌هاي خاي در معارف مهدوي براي نوجوانان فراوان است به عنوان مثال كتابهايي كه با الهام از مباحث آخر الزماني بر اساس فرهنگ اسلامي نوشته شده باشد، اندك است و كودكان و نوجوانان، هيچ گونه اطلاعاتي درباره رجعت ندارد و اين در حالي است كه در كتب ديني دبستان در دوره قاجار، بحث رجعت به عنوان يكي از اعتقادات اماميه تدريس مي‌شد. بنابراين جا دارد كه كتاب‌هايي چون ''كمال‌الدين، نجم‌الثاقب، نوائب الدهور، الغيبه، الايقاض، و يوم الخلاص براي كودكان و نوجوانان معرفي و گزيده‌اي از آنها بازنويسي شود.
وي در پايان گفت: در سال هاي اخير، ميزان جشن‌هاي مردم به مناسبت نيمه شعبان فزوني يافته وي اغلب اين جشن‌ها، از جنبه معرفتي و انديشگي تهيه است و اي كاش كتابهاي ساده و معتبري در خصوص معارف مهدوي در اين روزها درميان مردم توزيع مي‌شد و مسابقات كتابخواني برگزار مي‌شد و صدا و سيما نيز با عمق و غناي بيشتري به مسئله مهدويت توجه مي‌كرد.

در نشست تخصصي كتاب كودك كشورهاي اسلامي در فرانكفورت عنوان شد:
ناشران ايراني زبان ناشران دنيا را نمي‌دانند

نشست تخصصي كتاب كودك كشورهاي اسلامي در فرانكفورت در حاشيه جشن نور و نيايش برگزار شد.

 

به گزارش روابط عمومي كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان، در اين نشست، مصطفي رحماندوست (شاعر)، سيد علي كاشفي خوانساري و حميدرضا شاه‌آبادي، نويسنده كودك و نوجوان به بيان ره‌آورد خود از سفر به پنجاه و هفتمين نمايشگاه بين‌المللي كتاب فرانكفورت آلمان پرداختند.

شاه‌آبادي ضمن اشاره به وجود شيوه‌هاي نوين نشر كتاب در اروپا گفت: در اين سفر به نكته جالبي پي‌بردم و آن شيوه‌اي جديد براي نشر كتاب به عنوان كتاب بر مبناي تقاضاست. در اين روش ديگر انبار شدن كتاب منتفي است و ناشر، كتاب را مستقيما به بازار مي‌رساند. يعني اول كتاب را مي‌فروشند، بعد راهي بازار مي‌كنند.

در ادامه اين نشست رحماندوست درباره چگونگي حضور ناشران ايراني در اين نمايشگاه گفت: 15 سال پيش، وقتي در جشنواره بولونياي ايتاليا كه تمام ناشران ادبيات كودك و نوجوان شركت مي‌كنند، حضور پيدا كردم ، هيچ كشور جهان سومي فكر نزديك شدن به مرز كيفيت ادبيات كودك و نوجوان ايران را هم نمي‌كرد. امسال هم در اين زمينه اول بوديم با اين تفاوت كه حالا رقيب داريم و اگر بدون برنامه‌ريزي باشيم، اين رقبا طي چند سال آينده، جاي ايران را مي‌گيرند.

 وي با اشاره به برنامه‌هاي كتابخواني در كشور مصر گفت: مصري‌ها به اندازه ما كتابخانه ندارند ولي طرحي با نام "اقرا للطفلك" - به معني بخوان براي فرزندت – را به اجرا درمي‌آورند و با اين روش مردم را به كتابخواني دعوت مي‌كنند.

رحماندوست ادبيات كودك و نوجوان را ابزاري براي برقراري ارتباط با كشورها، بدون درنظر گرفتن مرزهاي سياسي معرفي كرد و افزود: بچه‌ها سياسي نيستند و ادبيات كودك و نوجوان مي‌تواند اين حصارها را كنار بزند.

 اين شاعر كودك و نوجوان، نبود ترجمه آثار ايراني حتي در حد معرفي را يكي از ضعف‌هاي حضور ناشران ايراني در اين نمايشگاه عنوان كرد و اظهار داشت: اين عزيزان حتي كتاب‌ها را در حد معرفي به زبان انگليسي يا آلماني ترجمه نكرده‌بودند. در تمام سال‌هاي فعاليتم شاهد يكه‌تازي كتاب‌هاي ادبيات كودك و نوجوان بودم و اميدوارم زماني كه كشورهاي ديگر گوي سبقت را از ايران مي‌ربايند، زنده نباشم.

حضور كمرنگ ايران در بخش كودك و نوجوان و ادبيات ديني نيز از ديگر ضعف‌هاي ايران در اين نمايشگاه بود كه كاشفي‌خوانساري به آن اشاره كرد و گفت: سالني به بخش ادبيات ديني اختصاص داشت كه قرار بود به ادبيات كشورهاي اسلامي بپردازد ولي نه ايران حضور داشت نه ساير كشورهاي اسلامي و آنجا مبلغان مسيحي فعاليت مي‌كردند.

 در پايان اين نشست رحماندوست، نبود افراد آگاه به تجارت بين‌المللي در عرصه كتاب را عاملي براي حضور كمرنگ ايران دانست و افزود: فكر نمي‌كنم هيچ‌يك از ناشران برگه قراردادي را با خود به‌همراه داشتند زيرا آنها نمي‌دانستند با نمايندگان ساير كشورها با چه زباني صحبت كنند و اين براي جامعه كتاب ايران صورت خوشي ندارد.