گفت و گوی شفقنا با سیدعلی کاشفی خوانساری را می خوانید:

*در برخی از آثار ممکن است به وضوح به یک واقعه مذهبی اشاره نشود و مخاطب را به درک یک امر اخلاقی هدایت کند، آیا می توانیم چنین آثاری را در حوزه ادبیات دینی بدانیم یا باید در نثر خودمان یک نشانه ای از واقعه دینی نشان دهیم؟

کاشفی خوانساری: به طور قطع معنا و مصداق ادبیات دینی فراتر از بازنویسی های تاریخی و زندگی نامه های داستانی است؛ دین مثل هر موضوع دیگری چهار ساحت دارد و چهار دایره متداخل را شامل می شود، گام اول اندیشه و فلسفه است که در اینجا مصداق آن دین، اعتقادات و اصول دین به شمار می آید، گام دوم هم منابع و ادبیات است که در دین مصداق آن آیین ها، منابع دینی و احکام می شود، گام سوم هم حوزه فرهنگ است که مصداق آن شکل زندگی، آداب  و آیین هاست و چهارمین ساحت نیز تمدن است که تمدن اسلامی نیز شامل تمام آثار تالیفات، دوره های تاریخی، حکومت های دینی و گروه های مختلف مسلمان هستند که ذیل تمدن اسلامی قابل بررسی هستند. پس هر اثری که به یکی از این چهار حوزه فلسفه و اندیشه دینی، ادبیات و منابع دینی، فرهنگ و تمدن دینی بپردازد را می توان جز ادبیات دینی به حساب آورد.