مقاله به کنگره جهانی نویسندگان در اکوادور

من از سرزميني دور و از آن سوي درياها در ميان شما هستم. ايران كشوري است كه امروزه شما بيشتر به دليل مسائل سياسي نام آن را مي‌شنويد، اما تاريخي چند هزارساله دارد و سرزمين شعر و قصه و فرش و كاشي است. من بيست سال است كه براي بچه‌ها مي‌نويسم. در اين بيست‌سال، 50 كتاب شعر و داستان و نقد و نظريه‌پردازي منتشر كرده‌ام و مديريت چند مجله و مؤسسه انتشاراتي را برعهده داشته‌ام و حالا مي‌خواهم با شما كمي درباره كشورم، كتاب‌هاي كودكان، رؤياها و تجربياتم صحبت كنم.

ادامه نوشته

مجلات خصوصی ادبی

انتشار مجلات خصوصی ادبی به ویژه مجلاتی که تعهد و تعلق خاطری به مبانی اعتقادی داشته باشند، قصه پر غصه‏ای است که لبریز از بی مهری‏ها و موانع و دافعه‏هاست.

شروع همکاری من با چنین نشریاتی به سوره و سال 71 برمی‏گردد.زمانی که سید مرتضی‏ آوینی سردبیر مجله بود و ویژه‏ نامه‏های ادبیات داستانی آن به سردبیری زهرا زواریان منتشر می‏شد و من خبرنگار و گزارشگر جوان مجله بودم. همکاری من با ادبیات داستانی در زمان استقلال مجله در زمان سردبیری زواریان و پس از او شورا‏های سردبیری با حضور محمدرضا سرشار، راضیه تجار، مرحوم حسین حداد، یعقوب آژند، جواد جزینی، سمیرا اصلانپور، شاکری و ... هم ادامه یافت.

همکاری کوتاه مدت با مجله «قصه» که اسعدی منتشرمی‏کرد، همکاری با «گلچرخ» که به همت موسوی گرمارودی و مدتی با پیگیری امیرحسین مدرس منتشر می‏شد، همکاری با «کیهان فرهنگی» که زمانی از مجلات آبرومند ادبی بود، همکاری با «شباب» احمدغلامی و ... از دیگر تجربیات نیمه اول دهه هفتاد بود.

با راه‏اندازی نیستان، این مجله به تمام هم و غم ما بدل شد. نیستان برای ما همه چیز بود.یادش بخیر.

 

ادامه نوشته