اين حرف كه مخاطبان عمده و اصلي ادبيات عاميانه، كودكان بوده­اند، حرف تازه­اي نيست. معمولاً نظريه­پردازان و مورخان ادبيات كودك، هر گاه كه از پيشينه ادبيات كودك در اين سرزمين سخن به ميان آورده­اند، از يادكرد ادبيات عاميانه غافل نمانده­اند. هم­چنين است درباره ادبيات حماسي و حماسه­هاي ديني كه در بسياري از منابع نظري ادبيات كودك، از آنان به عنوان ذخايري كه پيشتر به كار كودكان و نوجوانان مي­آمده و زين پس نيز استفاده و بازنويسي آن براي كودكان ممكن، شايسته و حتي بايسته است، ياد كرده­اند.