طاهره صفارزاده مادر همهٔ ما بود. این را نه از باب شعر و مبالغه میگویم. نه؛ یا ما هنرمندانی که خود را هنرمند دینی نامیدهایم، باید خود را بیمادر بدانیم و یا آن که اگر قرار بوده مادری داشته باشیم ، مادری جز او نمیتوانستیم برای خودمان دست و پا کنیم.
 
ما مادرمان را سالها بود که از یاد برده بودیم. آخر، مادر داشتن  خیلی سخت بود. بی مادر زندگی آسودهتر میگذشت. برای همین، سالها بود که او را به حال خود رها کرده بودیم و هر یک راه خود را میرفتیم.