نویسندگان سربلند و مسئولانه عمل کردند
اشاره
چند روز پس از پایان جنگ دوازده روزه، خانم زهرا بذرافکن خبرنگار روزنامه آگاه گزارشی تهیه کرد و ضمن آن با این فقیر نیز گفتگو کرد. گزارش ایشان در روز ملی ادبیات کودک منتشر شد.
بخشهایی از گزارش را که گفتههای من است نقل میکنم.
متن خبر
در این بخش، یادداشتی که سید علی کاشفی خوانساری، نویسنده کودکونوجوان با موضوع روز ادبیات کودکونوجوان و عملکرد نویسندگان ما در این زمینه به روزنامه �آگاه� برای انتشار داده است را میخوانید. سید علی کاشفی خوانساری
متولد ۲۲ بهمن ۱۳۵۰ در تهران نویسنده، شاعر و روزنامهنگار ایرانی است. او سردبیر فصلنامه نقد کتاب کودکونوجوان و سروش نوجوان بوده است. از جمله آثار برجسته او میتوان به
�روزنامهجات عهدبوق�، �دعواهای ادبی�، �لالاییهای لالیلایی� و �سرودههای پس از مرگ� اشاره کرد. کاشفی خوانساری از بیستسالگی به روزنامهنگاری پرداخت. او بیش از دویست مقاله و یادداشت تخصصی در حوزه ادبیات کودکونوجوان منتشر کرده است. او سردبیری �ماهنامه شهرزاد� را بر عهده داشته است. کاشفی همچنین تا کنون بیش از صد جلد کتاب در حوزه مسائل نظری ادبیات کودکونوجوان، تاریخ ادبیات و مطبوعات کودکان ایران منتشر کرده است.
یادداشت او به این شرح است:
همانطور که بارها تجربه کردهایم، اینبار نیز نویسندگان و هنرمندان کشورمان سربلند و مسئولانه عمل کردند و نشان دادند که آگاهانهتر و پیشروتر از بسیاری از دستگاههای دولتی و حاکمیتی، به وظایف حرفهای و اجتماعی خود واقفاند. با هوشیاری کامل و احساس مسئولیت نسبت به سرزمین، مردم، کودکان و نیز در برابر متجاوزان و خائنان به کشور، موضعگیری کرده و همراهی صادقانهای از خود نشان دادند.
در این میان حتی یک مورد نیز مشاهده نشد که نویسندگان کودک و نوجوان در مسیری خلاف وحدت ملی، تمامیت ارضی، دفاع از میهن و محکومیت تجاوزها قدم برداشته باشند. این در حالی است که بسیاری از همین نویسندگان، در دورههای پیشین با بیمهریهایی از سوی برخی بخشهای دولتی ذیربط مواجه شده بودند؛ از جمله اعمال محدودیتها، موانع و گاه آزارهایی که بر آنان تحمیل شد. با اینحال در همان دورهها نیز تنها کاری که این نویسندگان کردند، عمل به وظیفه انسانی و حرفهای خود بود: تذکر و یادآوری برای حفظ منافع ملی، حمایت از حقوق کودکان و صیانت از چارچوبها و ارزشهای فرهنگی و ادبی کشور.
ما کودک خوب و کودک بد نداریم
با همه تلخیها و دشواریهای این روزهای پر التهاب و ناامن، شیرینیهایی نیز در دل آن نهفته بود. از جمله اینکه مشخص شد کودکان و خانوادههای این سرزمین، با هر ظاهر، گرایش و سلیقهای در عشق به میهن، در پایبندی به خاک وطن، در ایثار و فداکاری، هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند. این حقیقت روشن شد که ما کودک خوب و کودک بد نداریم؛ کودک درجه یک و درجه دو، خودی و غیرخودی، بیمعناست. مردم این کشور با نجابت، شرافت و سلامت نفس، پای کشورشان ایستادهاند. به باور من، مردم، کودکان و نویسندگان آنچه را که وظیفهشان بود بهدرستی انجام دادهاند. اکنون نوبت مدیران و سیاستگذاران کشور است که به جبران بیمهریها بیندیشند؛ به دلجویی از نویسندگان و هنرمندانی که در مقاطع گوناگون آسیب دیدهاند و زمینهسازی برای ایجاد فضای همدلی در جامعه. زمان آن فرا رسیده است که با شنیدن و درک انتقادات و پیشنهادات دلسوزانه، باید اندیشید که چگونه میتوان جامعهای شاد، همدل و بانشاط ساخت.
نویسندگان، بانیان وحدت و همدلی
از سوی دیگر، نویسندگان نیز خود را متعهد میدانند تا با خلق آثاری که در آنها به وحدت، همدلی، دوستی و مهر میان اقوام مختلف ایرانی، عقاید گوناگون، زبانها، گویشها و پوششهای متنوع پرداخته میشود، نقش خود را ایفا کنند. آثاری که زیباییهای ایران، تاریخ، فرهنگ و میراث مشترک ما را برجسته میکنند و نسلهای آینده را نسبت به سرزمینی که به همه ما تعلق دارد، دلبسته و همراه میسازد. همه مردم این کشور به یکمیزان در این خاک سهم دارند. از حقوق برابر برخوردارند، حق مطالبه، مشارکت و تصمیمگیری دارند و باید به کودکان و نوجوانانمان بیاموزیم که برای ساختن آیندهای بهتر برای ایران، باید تلاش کرد. باید تفکر کرد، مطالعه کرد، حرکت کرد، پرسشگری و انتقاد کرد و حضوری فعال و موثر در جامعه داشت. باید هر نقطهضعفی را بهدرستی گوشزد کنیم و با هوشیاری اجازه ندهیم که هیچکس چه از بیرون و چه از درون، به امنیت، سلامت و سرمایههای کشور آسیبی وارد کند. در نهایت باید بدانیم که مهمترین سرمایه این سرزمین، مردم آن هستند؛ مردمی که باید با امید، با شادمانی و با کرامت انسانی، در کنار یکدیگر زندگی کنند و با همدلی برای ساختن ایرانی آزاد، آباد و سربلند تلاش کنند.