ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با سر انگشت هایت
سپیدی و سیاهی های مویم را می آشفتی
و سرخوش می خواندی:
"نمره بیست کلاس رو نمی خوام
...
من تو رو می خوام اونا رو نمی خوام"
رفوزه شدی بانو!
کلاس عشق که درس بی وفایی نداشت!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقتی می گفتی
- قهقه زنان و نیمه جان-
دیگر نمی توانی
باز هم توانستی
وقتی می گفتم
- خندان و نفس زنان -
دیگر نمی توانم
باز هم توانستم
وقتی ساعت می گفت
- فریاد زنان -
دیگر نمی توانید
باز هم توانستیم
تقدیر که گفت
- پوز خند زنان-
دیگر نمی توانید
نتوانستیم
+ نوشته شده در ۱۳۸۷/۰۹/۰۴ ساعت توسط سید علی کاشفی خوانساری