زبان مهره هایم را
زبانش خوب می دانست
پچ پچ گنگش
صور حشر بود
مردن های شیرین چند باره را
رمز صندوق را از بر بودم
و صدایی خفه یک یک عددهایم را تیک می زد
بچه گربه ای کنج دلم را
به باران پناه گرفته بود
بچه گربه ای با رنگین کمان
دل به کوچه زد
+ نوشته شده در ۱۳۸۷/۰۹/۰۴ ساعت توسط سید علی کاشفی خوانساری